کد دعای فرج برای وبلاگ

رمزگشایی سریال ماه مبارک از سوی معاونت سیما،عذری بدتر از گناه - ♥ ♥ ♥ عشق در کائنات ☺
سفارش تبلیغ
صبا ویژن
♥ ♥ ♥ عشق در کائنات ☺

مایل نبودم دیگر راجع به سریال‌های ماه مبارک رمضان مطلبی بنویسم، چون اصلاً ارزش نقد هم نداشتند، لذا آن چه که تا کنون مورد نقد قرار گرفته نیز عملکرد سخیف سیما در تولید اینگونه سریال‌های بی سر و ته بوده و نه نقد سریال‌ها. اما چه کنم که رمز گشایی سریال‌ها از سوی سیما با درج پیام‌های آنها، درد بی درمانی روی دردهای سابق شد. راستش نمی‌توانم در مقابل تحمیق خودم و مردم سکوت کنم.عشق در کائنات

  «ریحانه - یادداشت»: ظاهراً وقتی متوجه شدند که چه افتضاحی به بار آمده است، مجبور شدند تا توجیه نامه ای منتشر کنند و آن چه باید می شد، اما نه تنها نشد، بلکه عکس آن صورت پذیرفت را تحت عنوان «پیام های سریال های ماه مبارک» منتشر کردند. اگر چه هیچ رمز و رازی و پیام پنهانی نیز در این سریال‌ها نبود که نیاز به این دسته‌بندی توجیهی که عذری بدتر از گناه و معرف چگونگی بینش و دانش دست‌اندرکاران تصویب و اختصاص بودجه بود داشته باشد.

وقتی رمز گشایی معاونت سیما را در باره‌ی سریال‌های ماه مبارک در «رجا نیوز» خواندم، نمی‌دانستم که به این سیرک فرهنگی آنها بخندم، یا به وضع خودمان با این دست‌اندرکاران تولید فیلم و سریال گریه کنم و یا بر این که مخاطب را این چنین تحمیق می‌کنند (احمق فرض می‌کنند) - [البته به شما جسارتی نشود، خودم را می‌گویم] عصبانی شوم و بگویم: ... خودتی. اما چون جنابان همه اهل فرهنگ و هنر هستند و نباید به ساحت مقدس‌شان بی‌ادبی شود، لذا بهتر است که پاسخ رمز‌ها و رمزگشایی‌هایشان را نیز با یک بیان ادبی از شاعر بزرگ ایرانی، مولوی بدهم که گفت:

این همه علم بنای آخور است

بهر استبقای گاو و اشتر است

بهر استبقای حیوان چند روز

نام آن کردند این گیجان رموز

ترجمه ساده‌ی این شعر بلند، به زبان فارسی روان امروزی خودمان، برای کسانی که مثل بنده ساده هستند و اهل رمز و رموز و رمزگشایی و این حرف‌ها نیستند این است که: «آره داداش من، اگر خیلی ساده باشم و نگویم که عمدی دارید، می‌گویم: اینها همه کلک یک لقمه نون است.» البته یک نونِ، نون و آب دار سریالی. نه نون بربری ما ساده‌های عوام رمز نشناس.


یکی از سخیف‌ترین سریال‌های ماه مبارک رمضان «پنج کیلومتر تا بهشت» بود که انصاف به قول آن دوستمان نه تنها  هیچ گونه نزدیکی و قرابتی با بهشت نداشت، بلکه در قعر جهنم بود. چون تحریف دین می‌کرد.

سیمایی‌ها در رمزگشایی بدتر از رمزسازی‌شان در این سریال اظهار فضل نموده‌اند که این سریال چهار محور و 16 پیام داشت. یعنی اگر تقسیم به روزهای ماه مبارک کنیم، تقریباً هر شش روزی یک محور و هر دو روزی یک پیام داشت. – واقعاً حیف پول. البته در این مختصر ما فقط به پیام‌های محور اول که «محور دینی» معرفی شده‌ است اشاره‌ای کوتاه می‌کنیم.

پیام اول دینی : اما پیام محور اول را «معرفی دین» بیان کرده‌اند (؟!) یعنی درست همان نکته‌ای که بیش از همه مورد انتقاد است و نوشته‌اند که این محور پیام‌هایی چون اعتقاد به آخرت و وجود حساب و کتاب و ... داشت چرا که روح امیر حسین و مینا افرادی را می‌دیدند که روحشان خندان پر می‌کشید و افرادی را می‌دیدند که با حالت ناراحت می‌رفتند! حالا کجای این نمایش چیپ معرفی و ترویج دین و اعتقاد به آخرت و حساب و کتاب است بماند، اما آن چه مخاطب در مقوله‌ی دین از این سریال دریافت کرد، به شرح ذیل است:

الف – اصلاً از این چیزهایی که تا به حال راجع به نکیر و منکر یا همراه شدن ملک عذاب با گناه‌کار یا ملک رحمت با اهل صواب شنیده‌اید ناراحت نباشد، به محض این که روح مبارکتان از این بدن فارغ و به برزخ واصل شد، یک دختر گوگوری مگوری می‌آید سراغتان.

ب- آنجا خیلی آباد است، معلوم می‌شود که این بحث‌های محرم، نامحرم و ... زیاد هم جدی نیست، چون در برزخ، امیر حسین که جای خود، حتی یک حاج‌آقای عارف پیشه نیز با این دختر ارتباطکی داشت.

ج – اگر چه در روایات شنیده بودید که در عالم برزخ و قیامت، راجع به قرآن کریم و آیاتش به تو می‌گویند: «بخوان و بالا برو»، اما گویا برزخ [این آقایان] عین دنیا و سریال‌هایشان است، در آنجا نیز وقتی آیه‌ی مبارکه‌ای چون «إِنَّما أَمْرُهُ إِذا أَرادَ شَیئاً أَنْ یقُولَ لَهُ کُنْ فَیکُون‏ - یس 82» را تلاوت می‌کنی، به جای آن که ببینی ملائک مقرب از عظمت این آیه و مفهوم آن به کرنش و سجده افتاده‌اند، یک دختر آن چنانی خودکشی کرده را می‌بینی که هر هر بهت می‌خنده و میگه: «به‌به، از بچه پولدارهایی که بلدند قرآن بخونند خوشم میآد.» - اگر باز هم سماجت کردی و آیه‌ای که در شأن حضرت امیر و سیدالشهداء و نفوس مطمئنه و جنت الهی نازل شده را خواندی، به جای زیارت نور اهل بیت (ع)، همان دختر آن چنانی که قاعدتاً باید اهل دوزخ هم باشد را می‌بینی که قهقه می‌خندد و با تمسخر می‌گوید: «قبول نیست، تو این آیه را حفظ بودی، معنیش را هم بلدی»؟!

د – از دیگر آموزه‌های دینی این سریال مرموز این بود که زیاد هم باور نکن که بلافاصله پس از مرگ، (چه احتضار، چه کما، چه خواب و چه مرگ کامل) اختیار از تو سلب می‌شود و ...، بلکه تازه مختار می‌شوی که به هر کجا می‌خواهی سرک بکشی. حتی اتاق دختری که بهش علاقه‌داشتی و در دنیا از سر خیابونش هم جرأت نمی‌کردی رد شوی.

و – آموزه‌ یا به قول آنها پیام رمز‌آلود دیگر این بود که: یک موقع اگر شنیدید که خودکشی «انتخار» مانند شرک گناه نابخشودنی است و اگر کسی با خودکشی از دنیا رفت، بی‌سؤال و جواب وارد جهنم برزخی‌اش می‌شود تا نوبت به جهنم اخروی‌اش برسد، باور نکن. تکلیفش معلوم نیست و در قیامت معلوم می‌شود.

ز – و رمز گشوده‌ی شده دیگر آن که یک موقع باور نکنید که برزخ مؤمنین و کفار یا مجرمین (اهل جهنم) از هم جداست، نه تنها همه با هم هستند، بلکه مختلط هم هست. حاج آقا و غیر حاج‌آقا هم نداریم، همه با هم هستند و ظاهراً با این تیپ ملازم‌ها خیلی هم خوش می‌گذرد. حتی به حاج‌آقا.

ح – و آموزه‌های دیگر که ذکرش به درازا می‌کشد. این از پیام‌های اعتقادی، حالا برویم سراغ پیام دوم.

پیام دوم دینی: پیام دوم از نظر این عرفا و اهل سیر و سلوک و کشف و شهود جدید احترام به والدین است، چرا که مدعی‌اند امیر حسین اول رفت سر قبر باباش و هر چی از دهنش درآمد گفت، ولی بعد رفت معذرت خواست. واقعاً چه بچه‌ی با ادب و حق شناسی. البته از اینها در فهم احترام به والدین بیش از این هم انتظار نمی‌رود. لذا این سریال دینی، آموزشی و تربیتی، یاد داد که اگر چه خداوند فرموده حتی «اف» نگو و اهل بیت (ع) فرموده‌اند که حتی یک نگاه تند به منزله‌ی همان اف گفتن است، اما زیاد هم این طوری نیست، شما می‌توانید هر بی‌تربیتی، اهانت، درشتی و پرخاشی که دلت خواست بکنی، اما اگر بعد عذری خواستی، جزو کسانی هستی که احترام به والدین را فهمیده و رعایت کرده‌اند! در این آموزه تو می‌توانی به خاطر عشق به یک دختر، تنه در مقابل هر توهیتی که به پدرت می‌کنند سکوت کنی، بلکه از شدت ناراحتی بروی سر قبرش و چهار تا هم خودت روش بگذاری و خیر روح پدرت کنی.

پیام سوم دینی: مفسرین کتاب نازله‌ی این دین جدید که متأسفانه به نام اسلام و آن هم در ماه مبارک معرفی شد فرموده‌اند: پیام سوم حلال و حرام بود. چون بالاخره سرنوشت همایون و جمشید چنین و چنان شد (متن کامل را در خبر مندرج بخوانید).

آخر آدم ...، ما را چی فرض کردی؟! اولین پیام روشن سریال این بود که نه تنها نویسنده و کارگردان، بلکه تصویب کننده چنین مزخرفاتی به نام اسلام، اصلاً حلال و حرام نمی‌شناسد که پول بیت‌المال را این چنین هدر می‌دهد. چطور شد که تحریف دین حرام نبود، تکذیب سریع آیات و روایات حرام نبود، محشور و همراه شدن این آقا با آن دختر خانم آن هم در برزخ حرام نبود، دو تایی باهم سوار بر وانت مدرم شدن و به خانه‌ی مردم رفتن و سر و گوش آب دادن حرام نبود ...، تا دیدیم آقای همایون یا جمشید شکست خوردند، ما حلال و حرام یاد گرفتیم. اگر مثل خیلی‌ حرام‌خورهای دیگر در این دنیا شکست نمی‌خوردند چه می‌شد؟ پس لابد سرمایه‌داران جهان استکبار که با میلیاردها دلار ثروت که فقط صدها میلیون دلار آن را برای سگ‌شان به ارث می‌گذارند و از پرخوری شراب و کباب و ... سکته می‌زنند، همه مالشان حلال بوده است که – ظاهراً – شکست نخوردند؟!

پیام چهارم دینی: از همه‌ی پیام‌ها فجیع‌تر و ضد تبلیغ‌تر، همین تفسیر بر پیام نماز است. مفسرین مذهب سریالی در سیما نوشته‌اند: «نماز و اهمیت آن در زندگی به صورت عملی در شخصیت‌ها اصلی داستان به نمایش درآمد.» و از دلایل و مصادیق را این بیان داشته‌اند که سریال نشان داد: شرط رفتن یک فرد به خواب دیگری، به نماز خواندن و با دین و با خدا بودن فرد است.

خوب معلوم است که آن نویسنده و این مفسر، یا به عمرش نماز نخوانده و یا تا کنون مطلبی در باب نماز، اهمیت و جایگاه و آثارش نشنیده است. در این مذهب جدید سریالی، نماز معراج مؤمن نیست، نماز برای ذکر و یاد خدا نیست، نماز بازدارنده‌ی از فحشاء و منکر نیست، نماز صورت دین نیست، نماز ستون دین نیست، بلکه نماز وسیله‌ای برای فضولی و آزار و اذیت دیگران و رفتن به خوابشان برای به دست آوردن منافع شخصی است. به قول مولوی:

غرض از نماز این بود که با تو

حدیث درد فراق باز بگذارم

وگرنه این چه نمازی است که من بی تو

نشسته روی به محراب و دل به بازارم

چون حضرات مدعی ادب و فرهنگ و هنر و دین‌شناسی و تبلیغ دین هستند، باز هم با شعر پاسخ این پاسخ تبلیغ دین و نمازشان را می‌دهم، وگرنه حق‌شان ادبیات دیگری فراخور حال خودشان است. تبلیغ دین و نماز اینها درست مصداق آن دو بیتی عارف بزرگ شیخ بهایی است که می‌سرود:

ای عقل خجل ز جهل و نادانی ما

در هم شده خلقی ز پریشانی ما

بت در بغل و به سجده پیشانی ما

کافر زده خنده بر مسلمانی ما

پیام پنجم دینی: گفت حجاب در نقش فاطمه و آیدا متبلور بود. آخر آدم با دین، تو این سریال دختره تو برزخ هم حجاب درست و حسابی نداشت که هیچ، کلی هم آرایش کرده بود. آیدا و فاطمه کدام است که آنها هم کلی آرایش داشتند؟ بچه گول می‌زنی؟!

پیام ششم دینی: در بیان پیام دینی آخر نیز ناگهان عرفان مفسر و رمزگشای این سریال به اوج رسید و گویا به غیر از جمال، جلال الهی را نیز درک کرده است و می‌گوید: «در جای جای داستان بر این نکته که دنیا صرفاً همین دنیای مادی نیست تأکید شده است و وجود قدرت‌های الهی و مسلط بر این جهان مورد تأکید قرار گرفته است  .  »

آخر عزیز دل برادرانت در سیما، این مزخرفات را به گوش همان‌هایی بخوان که قبول و تصویب می‌کنند و پول و عمر و امکانات بنده و امثال بنده را به شما می‌دهند تا دینم را مسخره کنید. این خدای شما حتی به ارواحش در عالم برزخش هم مسلط نبود، چه رسد به دینا!

برای من فقط جای یک سؤال است؟ آیا این حرف‌ها را به آقای ضرغامی هم می‌زنید؟! آخر تا آنجا که ما می‌دانیم، ایشان مرد دینداری است، بعید است که این سریال را ببیند و این تفسیر شگرف و رمزگشایی معنوی و عرفانی را بشنود و پشت دست و محکم ... .

توصیه:

خیلی بد است که آدمی یک غلطی بکند و بعد مدعی شود که نه تنها غلط نکردم، بلکه خیلی هم خوب کردم و اگر تو خوبی‌اش را در نمی‌یابی، لابد کودن و نفهم هستی! پس بگذار رمزگشایی کنم شاید بفهمی!

بهتر است انسان با صداقت تمام بگوید: غلط کردم که چیزی از دین نمی‌دانستم و سریال دینی ساختم – اشتباه شد که معارف اصیل و اصولی اسلام را به باد استهزاء گرفتم – ببخشید که پول و امکانات بیت‌المال را نه تنها به هدر دادم، بلکه در جهت ضد تبلیغ علیه فرهنگ اسلامی مردم مسلمانی که مالک بیت‌المال و صدا و سیما هستند صرف کردم.

آیا اگر مسئولین ذیربط در یک مصاحبه‌ای بسیار خالصانه می‌گفتند: مردم ببخشید، ما گمان می‌کردیم که کار خوبی می‌شود، نمی‌دانستیم که این طور افتضاح می‌شود. از شما عذر می‌خواهیم و سعی می‌کنیم که با توجه به اهمیت دین، سریال دینی و شرایط و جو حاکم عمومی در ماه مبارک رمضان، از هم اکنون کمیته‌ای از کارشناسان دینی و هنرمندان متعهد و مقید تشکیل دهیم تا سال آینده کار بهتری تقدیم کنیم.

واقعاً اگر کودکان، نوجوانان، جوانان و سایر مردمی که اعتقادی خالص داشته، اما اطلاعات زیادی ندارند، پیام دین را از این سریال‌های بگیرند و ساختار دینی‌شان اینگونه شود، چه خواهید کرد و چگونه می‌توانید جبران کنید و چگونه می‌توانید در دینا و آخرت پاسخگو باشید.

آیا پس از این همه رسوایی، شکست و انتقاد از سوی هر کارشناس و عامی، برگزاری جشنواره جهت تشکر و تقدیر و تعریف و اهدای جایزه و ... – آن هم با هزینه‌های سیمایی و سریالی، دهن کجی به مردم و تحمیق مؤکد آنان نیست؟


نوشته شده در چهارشنبه 90/6/16ساعت 1:23 عصر توسط ریحانه خدادادی | نظرات ( ) |

.: کپی برداری از مطالب *عشق در کائنات* فقط با ذکر منبع مجاز میباشد :.

Edit for armiss by : ~*~*~*ریحانه خدادادی*~*~*~